بازخوانی تاریخ/

خاطره حسن روحانی در نجف/ داشتم می‌مردم!

خاطرات حسن روحانی: یک روز در نجف به حمام عمومی رفته بودیم... پدرم با همراهان نشسته بودند و کیسه می‌کشیدند و صابون می‌زدند. من ظرفی برداشتم که از خزینه آب بردارم. جلوی خزینه که رسیدم، تصمیم گرفتم به داخل آن بروم. روی پله‌ي اول رفتم، سپس دوم و سوم... ناگهان سُر خوردم و افتادم وسط خزینه! ظاهرا در لحظه‌ی سر خوردن فریاد کشیدم و کسانی آمدند و من را نجات دادند. اگر متوجه نمی‌شدند چه‌بسا در اثر خفگی از بین رفته بودم.
کد خبر: ۲۸۵۴۶۸
تاریخ انتشار:۰۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۵ - 26 August 2023
خاطره حسن روحانی در نجف/ داشتم می‌مردم!


به گزارش روزپلاس، در حالی که با آمادگی نسبی می‌خواستم به کلاس سوم بروم، پدرم تصمیم گرفت به زیارت عتبات عالیات در عراق برویم. بنا شد همه‌ی اعضای خانواده به همراه مادربزرگم (جده‌ی مادری)، با یک خانواده‌ی دیگر (آقای حاج محمدابراهیم عربی و خانواده‌اش) به عراق برویم. برنامه این بود که در شهریور حرکت کنیم بنابراین در اوایل آبان به ایران بازمی‌گشتیم و در نتیجه از اواسط آبان وارد مدرسه می‌شدم.

از مقدمات سفر فقط این بخش را به خاطر دارم که برای تهیه‌ی گذرنامه در سمنان به منزل یکی از اقوام به نام آقای شکرالله پیوندی (عموی مادرم) رفته بودم. یادم هست یکی از همین عکاس‌های سیار که در خیابان‌ها از مردم عکس می‌گرفت، به حیاط منزل آقای پیوندی آمد و از ما عکس گرفت. البته همه‌ی مسائل این سفر را به خاطر ندارم چون من تقریبا هشت سال داشتم، ولی بخش‌های مهم آن را کاملا به یاد دارم.

با قطار از تهران به خرمشهر رفتیم و از مرز خرمشهر وارد بصره شدیم. در ورود به بصره می‌بایست از شطی عبور کنیم، لذا با قایق عبور کردیم. وقتی از قایق پیاده شدیم، از یک پله به ساحل منتقل می‌شدیم. این منظره را به طور کامل به خاطر دارم که وضع پله‌ها بسیار بد بود. پله‌ها خیس و سُر بود و بچه‌ها و خانم‌ها نمی‌توانستند از این پله‌ها بالا بروند و ترسیده بودند و مردها دست یک‌یک خانم‌ها و بچه‌ها را می‌گرفتند و آن‌ها را عبور می‌دادند. از شهر بصره فقط منظره‌ی رودخانه‌ي بزرگ شهر و یک بازار را به خاطر دارم. نمی‌دانم چند روز در بصره ماندیم، ولی یادم هست از بصره با قطار به کربلا حرکت کردیم. در کربلا حرم امام حسین (ع) و حضرت قمر بنی‌هاشم (ع) را کاملا به یاد دارم. هم‌چنین منظره‌ی درب ورودی، حیاط و اتاق‌های مسافرخانه‌ای را که در آن سکونت داشتیم هنوز به یاد دارم. این مسافرخانه یک درب چوبی قهوه‌ای داشت و در یک کوچه واقع شده بود. در کربلا مجموعا ده روز توقف داشتیم.

در یکی از آن روزها برای زیارت حر بن یزید ریاحی با اتوبوس و با استفاده از یک جاده‌ی خاکی به محل مرقد آن بزرگوار تشرف حاصل کردیم. چندین روز نیز ابتدا به کنار رودخانه‌ی فرات رفتیم و غسل کردیم و سپس به حرم امام حسین (ع) مشرف شدیم. کاملا به یاد دارم که با پدرم راجع به ضریح حبیب‌ بن مظاهر، محل دفن شهدای کربلا و محل معروف به قتلگاه و هم‌چنین خیمه‌گاه پرسش‌های فراوانی مطرح می‌کردم. هر روز صبح از یک میدان تره‌بار خرمای تازه، سبزی و میوه می‌خریدیم. در آن‌جا انواع خرما به فروش می‌رسید، زیرا اواخر شهریور فصل چیدن خرما بود و من تا آن زمان خرمای تازه با آن همه تنوع و طراوت و خوش‌مزگی ندیده بودم به‌خصوص این‌که ما در یک منطقه‌ی کویری بزرگ شده بودیم و خرمای تازه کمتر دیده بودیم. وضع مادرم را هم به خوبی به خاطر دارم که به دلیل باردار بودن راه رفتن برایش سخت بود. در آن زمان دو خواهر کوچک‌تر از خودم هم داشتیم، یکی پنج‌ساله و دیگری سه‌ساله که همراه ما در این سفر بودند.

از نجف نیز حرم حضرت علی (ع) و وادی‌السلام و نماز جماعت صحن مطهر حضرت علی (ع) را به یاد دارم. خاطره‌ی دیگری که از نجف به یاد دارم این است که یک روز در نجف به حمام عمومی رفته بودیم. حمام‌های آن زمان خزینه داشت که عمق آن‌ها شاید حدود یک و نیم متر بود. پدرم با همراهان نشسته بودند و کیسه می‌کشیدند و صابون می‌زدند. من ظرفی برداشتم که از خزینه آب بردارم. جلوی خزینه که رسیدم، تصمیم گرفتم به داخل آن بروم. روی پله‌ي اول رفتم، سپس دوم و سوم... ناگهان سُر خوردم و افتادم وسط خزینه! ظاهرا در لحظه‌ی سر خوردن فریاد کشیدم و کسانی آمدند و من را نجات دادند. اگر متوجه نمی‌شدند چه‌بسا در اثر خفگی از بین رفته بودم.

از سامرا حرم ائمه‌ی هدی (امام هادی و امام عسگری)، سرداب مقدس و یک پل چوبی متحرک و برج متوکل را به یاد دارم. بالا رفتن از این برج و پله‌های زیاد آن را به طور کامل به خاطر دارم. از مدائن، طاق کسری و قبر سلمان فارسی را به خوبی به یاد می‌آورم. فکر می‌کنم آخرین شهری که در آن توقف کردیم کاظمین بود. از کاظمین، حرم مطهر و قبر مرحوم شیخ مفید، محل سکونت و مسافرخانه‌ای که در آن‌جا توقف داشتیم، هم‌چنین خیابان جلوی حرم مطهر و بازار را به خوبی به خاطر می‌آورم.

[...] کاظمین آخرین شهر زیارتی ‌بود که در آن توقف کردیم. سپس از قصرشیرین به ایران بازگشتیم.

 

منبع: حسن روحانی، «خاطرات دکتر حسن روحانی؛ انقلاب اسلامی (۱۳۵۷-۱۳۴۱)» جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ نخست، بهار ۱۳۸۸، صص ۳۸-۴۰.
سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

دعوت نمایندگان و سیاسیون از قالیباف برای نامزدی ریاست جمهوری/ واکنش قالیباف چه بود؟

شلیک بیش از ۶۰ موشک از لبنان به شمال فلسطین اشغالی

باقری: صهیونیست‌ها باید بدانند ادامه و تشدید جنایت در غزه بدون هزینه نخواهد بود/تداوم و تقویت همکاری بین دو کشور

تکرار سناریوی 1392 با بازیگرانی متفاوت؛ روحانی هم کاندید می‌شود؟

نمایندگی ایران: آمریکا سلاح‌ هسته‌ای برای اسرائیل تکثیر کرد

آمریکا یک فرد و ۴ نهاد ایرانی را تحریم کرد

متوسط رشد ۵درصدی اقتصاد در ۳سال گذشته/ عبور‌از توقف دهه ۹۰

فدراسیون دوست داشت دوم شویم/ جام کثیف را نمی‌خواهیم

۵ جنایت کشتاردسته‌جمعی دیگر در غزه با ۶۰ شهید و ۲۸۰ زخمی

احمدی‌نژاد و ۶تای معروف ; خوش و بش فوتبالی احمدی‌نژاد با خبرنگاران و تبریک برای پیروزی پرسپولیس

پیام حضور گسترده مردم یمن برای آمریکا و رژیم اسرائیل

مهلت انتخاب رشته آزمون اختصاصی دانشگاه فرهنگیان تمدید شد

تحریم‌های جدید اروپا علیه ایران/ وزیر دفاع در لیست تحریم

قیمت خودرو‌های ایران خودرو امروز شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ + جدول

بیانیه باشگاه استقلال درباره شکایت چند داور از نکونام

جدیدترین خبر درباره همسان‌سازی حقوق بازنشستگان

خواننده معروف پاپ بر اثر تصادف شدید در آی سی یو بستری شد

بهترین فیلم های برنده‌ نخل طلای کن | از راننده تاکسی تا خواب زمستانی

نکونام: اگر نمی‌ایستادم استقلال را می‌خوردند؛ زمان شعبان بی‌مخ‌ها گذشته است / وقتی تیم ما را پایین آوردند دیگر کسی از شرف و مردانگی صحبت نمی‌کند

متقاضیان خودروهای وارداتی بخوانند/ عرضه جدید خودروهای وارداتی آغاز شد + قیمت و مدل خودروها

بازی‌های پلی‌استیشن داستان‌محورتر از قبل می‌شوند

شورای نگهبان با ردصلاحیت کاندیداهای پوششی از «امتیازگیری» با تاکتیک کاندیداتوری جلوگیری کند/ بازخوانی توصیه مهم رهبر انقلاب: سنگینی کار را بدانید و اگر نمی توانید بار سنگین ریاست جمهوری را بر دوش بگیرید، کاندید نشوید

این مالکان مسکن معاف از مالیات می‌شوند

جدول لیگ برتر؛ قهرمانی پرسپولیس یا استقلال؟ همه چیز به هفته پایانی کشیده شد

سی‌امین حراج شمش طلا از ساعت ۱۲ امروز در مرکز مبادله ارز و طلای ایران برگزار خواهد شد

دعوت نمایندگان و سیاسیون از قالیباف برای نامزدی ریاست جمهوری/ واکنش قالیباف چه بود؟

ادای احترام به رئیس‌جمهور شهید ایران در مجمع عمومی سازمان ملل/ گفتند زبان دنیا را نمی‌دانی؛ دنیا به احترامت ایستاد

تاخیر اکران فیلم تگزاس ۳