پای چوبه دار بودم که مادرم سکته کرد + عکس

شامگاه سوم تیرماه سال 88 اهالی خیابان فدائیان اسلام با یک پراید شعله ور که در حاشیه خیابان رها شده بود روبه رو شدند و با آتش نشانی تماس گرفتند. با مهار شعله های آتش ماموران آتش نشانی و پلیس Police روی صندلی عقب خودرو با جنازه سوخته یک مرد میانسال روبه رو شدند. جنازه به پزشکی قانونی فرستاده شد و پلیس با استعلام شماره پلاک خودرو دریافت جنازه به صاحب خودرو که یک مرد 49ساله به نام احمد است تعلق دارد.
دختر قربانی در تحقیقات گفت: پدرم صبح با سه میلیون تومان پول نقد از خانه بیرون رفت تا یک خانه اجاره کند اما دیگر به خانه برنگشت و شب متوجه شدیم داخل ماشینش به آتش کشیده شده است. پدرم با کسی خصومت نداشت و نمی دانم چه کسی چنین بلایی سر او آورده است.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات به شناسایی بنگاهی پرداخت که قرار بود احمد در آن معامله خانه را انجام دهد. مرد بنگاهی به نام مرتضی ادعا کرد احمد برای معامله خانه پیش او رفته اما از معامله منصرف شده و همراه سه مرد جوان سوار بر یک دستگاه پژو یشمی بنگاه را ترک کرده است. این مرد اما وقتی در مراحل بعدی بازجویی دچار تناقض گویی شد به ناچار لب به اعتراف گشود. وی ادعا کرد چون احمد به همسرش متلک گفته بود وی را قربانی مسائل ناموسی کرده است اما در بازجویی های بعدی به جنایت Crime با انگیزه سرقت Stealing و با همدستی یکی از دوستانش به نام سعید و پسر عمویش محمود اعتراف کرد.
به دنبال بازسازی صحنه جرم Crime متهمان پای میز محاکمه ایستادند و مرتضی به قصاص و دو همدستش هر کدام به 10 سال زندان Prison و 74ضربه شلاق Whip محکوم شدند. حکم صادره در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و مرتضی پای چوبه دار رفت اما برای چهارمین بار توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. وی که 8 سال پس از جنایت به زندگی برگشته دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge اصغرعبداللهی و با حضور دو مستشار از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه مرتضی که حالا 32سال دارد روبه روی قضات دادگاه ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: معتاد Addicted و بی پول بود به همین خاطر گاهی اوقات در بنگاهند معاملات ملکی پدرم کار می کردم. آخرین بار وقتی فهمیدم احمد قصد معامله یک خانه را دارد با او قرار گذاشتم و ماجرا را به دوستم سعید گفتم.وقتی احمد با سه میلیون تومان پول نقد به بنگاه امد من و سعید به بهانه بازدید خانه او را به خیابان خلوتی کشانیدم و من او را با طناب خفه کردم و با چکش ضربه ای به سرش زدم. همان موقع از پسر عمویم کمک گرفتم و جنازه را داخل ماشین گذاشتیم و شب ماشین را به آتش کشیدیم تا آثار جنایت پاک شود.
این متهم که لباس مشکی به تن داشت و اشک می ریخت گفت: باور کنید خلافکار نبودم و در توهم مصرف شیشه فکر قتل Murder به سرم زده بود. وقتی بازداشت شدم همسرم باردار بود و دو ماه بعد پسرم به دنیا آمد. حالات پسرم نزدیک به 8 سال دارد و همسرم به سختی زندگی او را تامین می کند. اولین باری که پای چوبه دار رفتم مادرم سکته کرد و فلج شد. همان موقع توانستم از اولیای دم مهلت چند روزه بگیرم اما آنها حاضر به گذشت نبودند. چهار بار پای چوبه دار رفتم و مرگ را به چشمانم دیدم. آخرین بار وقتی پای چوبه دار رفتم امیدی به بازگشت به زندگی نداشتم. مادرم پشت در زندان دچار شوک شدید شد و همانجا فوت کرد. من در مدت 8سالی که در زندان بودم نتوانستم مادرم را ببینم و حتی در مراسم ختم او حاضر شوم. من خودم را عامل فوت مادرم می دانم واز آن موقع سیاه پوش او هستم.
وی ادامه داد: آخرین بار اولیای دم با دریافت دو خانه ای که پدرم داشت و مبلغ 50 میلیون تومان حاضر به گذشت شدند و اعلام رضایت کردند.من در این مدت به اندازه کافی تنبیه شده ام و حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند. من می خواهم به زندگی برگردم و گذشته ام را جبران کنم.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و طبق ماده 612 قانون Law مجازات اسلامی مرتضی را به 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد.