هنر روز/

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟

کافی بود که خود را در یک کشور اروپایی یا آمریکای شمالی، مقابل یک تریبون، دوربین‌ها و جمعی از حضار «خارجی» می دید.
کد خبر: ۲۵۳۴۵۱
تاریخ انتشار:۰۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۵ - 30 May 2022
به گزارش روزپلاس، کافی بود که خود را در یک کشور اروپایی یا آمریکای شمالی، مقابل یک تریبون، دوربین‌ها و جمعی از حضار «خارجی» می دید. آن‌گاه به طور خودکار در ناخودآگاه او این فرمان صادر می شد که بهترین و مطلوب‌ترین کنش و موضع‌گیری، گفتن از «طفلکی» بودن و «گناهی» بودن مردم ایران، علاقه‌ و عشق ان‌ها به ارتباط با غرب و افزودن رنگ و لعاب سانتی‌مانتال و احساساتی است تا حضار «متمدن» را منقلب کنیم.

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟


در نیمه‌ی دوم دهه هفتاد شمسی، زمانی که به «عصر اصلاحات» موسوم شد، همراستا و همسو با شعارها و اولویت‌های سیاسی دولت وقت مبنی بر ارتباط با دنیا و تنش‌زدایی و گفتگو، در حوزه فرهنگی هم برخی مولفه‌ها و موتیف‌ها مخرج مشترک فعالیت‌های این حوزه شد. این که آثار هنری و فرهنگی و پایوران این حوزه باید «صدای ایران و ایرانی را به گوش جهانیان برسانند»، شعار و دعوی رایج روز بود. البته، به واسطه‌ی این که بنیان و مبنای حاکم بر این سنخ شعارها، یعنی بن‌مایه‌ی غالب بر ذهن دست‌اندرکاران دولت وقت این بود که ایران باید نظم حاکم بر دنیا بعد از فروپاشی اتحاد شوروی(1991) را بپذیرد و در قالب‌های تعیین شده از سوی غرب به یک بازیگر «نرمال» تبدیل شود، طبعا منظور حقیقی پشت واژه‌ی «گفتگو»، ابدا مکالمه و کنش دوطرفه نبود، بلکه اصولا ایران حرفی برای گفتن به جهان «آزاد» و «پیشرفته» نداشت، و اگر غربی‌های چشم‌آبی و موبور ایران را اصولا به حساب می آوردند و با بزرگواری و لطف صرفا «صدای » ایرانی‌جماعت را می شنیدند، جای خوشحالی و مسرت داشت!

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
موتیف و اتمسفر حاکم بر این نوع «گفتگو»ی کذایی هم این‌گونه بود که اگر یک سیاستمدار، نویسنده، کارگردان، بازیگر و...در محفل و رویدادی خارجی شرکت می کرد و می توانست با متنی احساسی(و اگر شد صدایی لرزان و بغض و چند قطره اشک)، به مخاطبان و مستمعان «سطح بالا» و «متمدن» بقبولاند که ما مردمی «گناهی» و «طفلکی» هستیم که نه تنها عقب‌مانده و دور از تمدن نیستیم، بلکه کلی فرهنگ قدیمی و حافظ و سعدی و تخت جمشید داریم و عاشق غربی‌ها هستیم و از بابت خرابکاری و «ُسرکشی» حکومت خودمان هم کلی شرمسار هستیم و احیانا دل مستمعان موبور و چشم‌آبی را به حال خودمان سوزاندیم و آنان را احساساتی کردیم، آن وقت است که  "صدای ایرانی‌ها را به گوش جهانیان رسانده‌ایم" و رسالت فرهنگی خودمان را محقق ساخته‌ایم.
 
جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟

این‌گونه بود که یک نوع عقده حقارت جمعی شکل گرفت که می شد نام آن را «صدای ملت ایران رو به گوش جهانیان برسونیم» یا «صدای مردم ایران در فلان‌جا باشیم» نضج گرفت و پرورده شد و  به یک «هنجار» در مواجهه با موبورهای چشم‌آبی مبدل گشت. به این مفهوم که نمایندگان فرهنگی و هنری و بعضا حتی سیاسی ما، کافی بود که خود را در یک کشور اروپایی یا آمریکای شمالی، مقابل یک تریبون، دوربین‌ها و جمعی از حضار «خارجی» می دید. آن‌گاه به طور خودکار در ناخودآگاه او این فرمان صادر می شد که بهترین و مطلوب‌ترین کنش و موضع‌گیری، گفتن از «طفلکی» بودن و «گناهی» بودن مردم ایران، علاقه‌ و عشق ان‌ها به ارتباط با غرب و افزودن رنگ و لعاب سانتی‌مانتال و احساساتی است تا حضار «متمدن» را منقلب کنیم.
 
جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟

اما واقع امر این است که اظهار «عجز» و «درماندگی» و به اصطلاح فرنگی، «شستن رخت  چرک‌های خانه جلوی دید همسایه»، نه تنها احترام و علاقه‌ای واقعی در مخاطب خارجی ایجاد نمی کند، که اثر کاملا معکوس می گذارد. هیچ‌کس در هیچ‌جای دنیا، از این که یک رفتار ثابت و قالبی و قراردادی از مردمان یک سرزمین خاص ببیند و مرتب از زبان آنانن شِکوه و گلایه و چس‌ناله بشنود، اصطلاحا "حال نمی کند."

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
ذکر این نکته جامعه‌شناختی و روان‌شناختی بد نیست که در دهه 1990، ساکنان اروپای غربی و آمریکای شمالی در اوج احساس تفوّق و برتری و پادشاهی بر دنیا بودند. اتحاد سوسیالیستی شوروی، به عنوان بزرگ‌ترین رقیب ایدئولوژیک فروپاشیده بود. دوره، دوره جهان تک‌قطبی بود. از لحاظ اقتصادی هم با فراگیری شبکه جهانی نت و تجارت الکترونیک(که اصطلاحا به دوران رونق دات کام شهرت دارد)، فضای رونق و فراوانی در غرب بود. از نگاه استراتژیک، تحت لوای تئوری‌های فرانسیس فوکویاما مبنی بر فرارسیدن غایت تاریح با هژمونی نظام جهانی «لیبرال سرمایه‌داری»، طراحان و حامیان «نظم نوین جهانی» در اوج شعف و سرمستی بودند. در چنین فضایی، سینماگران و اهل فرهنگ و هنر غربی، که خود را نماینده‌ها و چشم و چراغ یک فرهنگ برتر و مسلط می دیدند، بدشان نمی آمد از دهان نمایندگان فرهنگ‌های «مغلوب» و جوامع «جهان سومی» و «توسعه‌نیافته»، نک و ناله بشوند و حسّ غرور فرادستانه‌اشان قلقلک داده شود! 

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
لیکن پس از افتضاح حمله به افغانستان و عراق، بحران مالی 2008، افتضاح حمایت غرب از گروه‌های تکفیری با هدف تغییر نقشه‌ی غرب آسیا، برملا شدن رازهای سیاه تمدن غرب توسط شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های فراگیر و شهروندخبرنگاران و در یک کلام بیرون ریختن گند و کثافت «نظم نوین جهانی»، دیگر بساط این نوع کمدی-فانتزی «گفتگوی تمدن‌ها» جمع و ذات «جنگلی» و «رازبقایی» دنیا به صراحت عیان شد. دیگر کسی حوصله نک و ناله شنیدن در رویدادهای مثلا «فرهنگی» نداشت.
 
جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟


جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
اصولا رویدادها و فستیوال‌های هنری و سینمایی همچون کن، بیش از آن که محلی برای تبادل فرهنگی و «گفتگوی تمدنی» باشند، محلی برای گردآمدن سلبریتی‌ها، خوردن و آشامیدن ماکولات و مشروبات فرانسوی و البته عیاشی‌ها و محافل عشرت‌جویی پشت‌پرده، با هدف انفجار «آدرنالین» و بیرون آوردن سینماگران از «کسالت» کاری است. درباره‌ی پشت‌پرده‌های سیاه و تاریک فستیوال‌هایی چون کن، ارتباط قاچاقچیان انسان با برگزارکنندگان این «رویداد»(با هدف تامین بردگان جنسی کم سن و سال اروپای شرقی برای تفریحات جنسی و فانتزی‌های تاریک سلبریتی‌ها)، برگزاری مناسک(ریچوآل) مخفی با هدف کسب «قدرت» و «موفقیت» و مهمانی‌ها و نوش‌خواری‌های عجیب و غریب و افراطی گزارش‌ها و مقالات زیادی توسط ژورنالیست‌های فرانسوی و غیرفرانسوی نوشته شده است.

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
بدیهی است که این سلبریتی‌ها و اهالی مشهور و معروف عالم سینما و موسیقی، ترجیح می دهند که شومن‌های بددهن و هرزه‌دهان که شوخی‌های رکیک می کنند، بساط سرگرمی و عشق و حال آنان را فراهم کنند. خبرنگاران پوشش‌دهنده هم تقریبا قریب به اتفاق به دنبال کسب خبرهای «داغ»، درباره‌ی ارتباط فلان بازیگر با فلان بازیگر، مدل لباس و آرایش فلان سلبریتی، یا گرایش‌های جنسی فلان خواننده‌ی راک حاضر در فستیوال هستند. بنا بر این، اصولا هیچ‌کس حقیقتا و واقعا به دنبال شنیدن «ٌصدای» مردم فلان کشور نیست و تازه بشنود هم قرار نیست کاری صورت دهد و اصولا در حیطه‌ی اختیار و مسوولیت‌های او هم نیست که کاری انجام دهد. در واقع «رساندن صدای مردم» با استفاده از تریبون فلان رویداد، بیشتر یک فانتزی در ذهن مردم کشور ما و کشورهایی مشابه کشور ما(به لحاظ فرهنگی) است، نه یک واقعیت میدانی.

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
در چنین فضایی، طبعا انتخاب خانم «زهرا امیر ابراهیمی»(که ظاهرا نام کوچک خود را به «زر» تغییر داده است) برای بازی در فیلم «عنکبوت مقدس»، به عنوان بهترین بازیگر زن فستیوال کن، همچون مراسم یک «برّه کشان» برای فانتزی‌پردازان بود و گمان بردند که فتح‌الفتوحی فرهنگی صورت گرفته و بالاخره «صدای مردم ایران» به گوش جهانیان رسیده است. دست‌کم چند سالی هست که دیگر بخش عمده‌ی خبرنگاران سینمایی و حتی توده‌های مردم در خود غرب می دانند که در انتخاب فیلم‌ها و افراد برای گرفتن جایزه در جشنواره‌های سینمایی، بعضا معیارهای هنری در آخر لیست اولویت‌ها هستند و «ُسیاسی‌کاری» و «سیاست‌بازی» در برجسته کردن فیلم‌ها و چهره‌ها بعضا از صراحت به وقاحت می رسد. سال گذشته، وقتی درست همراستا و هماهنگ با دستور کار جهانی برای حقنه کردن ترا-جنستی‌ها و انحرافات جنسی به دنیا به عنوان «هنجارهای» جدید هویت جنسی، نخل طلای سال گذشته به فیلم متعفن و وقیحانه‌ی «تیتان» رسید،  یا وقتی همه می دانند که برای آن‌که در چند سال اخیر، فیلمی نامزد اسکار بهترین فیلم شود، باید حتما شخصیت اول آن سیاهپوست یا اقلیت نژادی یا تراجنستی یا هم‌جنسباز باشد، دیگر دم زدن از معیارهای هنری و شایستگی‌های فنی یک جوک بی‌مزه بیش نیست. بگذریم از این که در همه این سال‌ها، خانم امیرابراهیمی را به عنوان ابزاری برای ملامت و سرزنش مردم ایران و متهم کردن ایرانی‌ها به بی‌اخلاقی و فساد در چشم ما فرو کردند و از او یک «قربانی» جامعه ایرانی ساختند و حالا با دادن جایزه به او، شاهد سیل اظهارات و مواضع دچار خودتحقیری و خودزنی از سوی فعالان رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی وطنی هستیم. 

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
اولا، که ماجرای انتشار فیلم خصوصی هر فردی، یک کار شنیع و ضداخلاقی است و قطعا خانم امیرابراهیمی از این بابت ضربه روحی و فکری بدی خوردند. اما باید در نظر داشت که آن ویدیو توسط یکی از دوستان نزدیک همین خانم، یک بازیگر تئاتر، از روی سیستم رایانه این خانم سرقت و منتشر شد. نکته قابل‌تامل این که همکاران آن فرد(که از دنیا رفته است) و اهالی «هنرمند» تئاتر، هیچ‌گاه آن فرد را بابت این کار ضدانسانی و شنیع تخطئه نکردند و تا اخرین لحظه عمر از او حمایت نمودند. خانم امیر ابراهیمی هیچ‌گاه به خاطر منتشر شدن آن فیلم بازداشت یا توبیخ نشد. حتی رسانه‌ها و صدا و سیما تلاش کردند انتساب آن ویدیو به او را زیر سوال ببرند. خانم امیرابراهیمی به خاطر شکسته شدن حریم خصوصی و طبعا عمومی شدن شخصی‌ترین لحظاتش، تصمیم گرفت از جامعه ایرانی دور شود تا بتواند در یک محیط بیگانه راحت‌تر با ان تروما کنار بیاید. این یک تصمیم قابل درک بود، اما تصمیمی کاملا شخصی بود و قطعا هیچ فشاری و اجباری از طرف حاکمیت روی او وجود نداشت. البته طبعا نمی شد انتظار داشت بعد از آن ماجرا، او بلافاصله به کار برگردد و دوباره در سینما و تلویزیون ظاهر شود. در زمان ان واقعه، خانم امیرابراهیمی ابدا بازیگر مشهور و طراز اولی نبود و برجسته ترین کارش، حضور در یک نقش سوم یا چهارم در سریال «نرگس» بود. با این اوصاف، استفاده از تعابیری چون «ققنوس از خاکستر برخاسته» و یک «قهرمان» و ...زیاده‌روی و مبالغه معمول در بین ایرانی‌هاست.

جشنواره‌ی کن و مرضی به نام حقارت فرهنگی/ آیا می توان در سینمای تحت‌سلطه‌ی پاپاراتزی‌ها، «قهرمان اخلاقی» شد؟
 
او در جشنواره‌‌ی سینمایی کشوری جایزه گرفت که سینمای آن به تابوشکنی و هرزه‌دری و تصویر کردن سیاه‌ترین و زشت‌ترین فانتزی‌های جنسی و اخلاقی معروف است. سینمای فرانسه بلاتردید بی‌پرده‌ترین و ضداخلاق‌ترین سینمای جهان است. از سوی دیگر، درباره‌ی سینمایی حرف می زنیم که مفهومی به نام «پاپاراتزی» و تلاش برای به دست آوردن خصوصی‌ترین و شخصی‌ترین وجوه زندگی ستاره‌ها و بازیگرها، نه تنها نقض حریم خصوصی آنان محسوب نمی شود، بلکه جزیی جدایی‌ناپذیر و ماهوی از صنعت است. با چنین مولفه‌هایی، برنده‌ی جایزه در فستیوالی که خروجی همین صنعت است، «پیروزی اخلاقی» و «فتح الفتوح» و «برخاستن ققنوس از خاکستر» ترسیم کردن، بیش از حد شیادانه است.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

پایان دوران مدارا با قاره سبز/ اروپاییان خواستار بازگشت یکطرفه و کامل ایران به توافق هسته‌ای هستند!

ورق در بازار خودرو برگشت؛ قیمت‌ها صعودی شد/ آخرین قیمت پژو، سمند، ساینا، شاهین، دنا و تارا + جدول

مربی لهستانی از حضور در ایران گفت؛ «خوردن بهترین هندوانه و سخت بیدار شدن در صبح!»

سفر به پاکستان و سریلانکا در مقطع فعلی پیام مهمی داشت/ می‌توانیم همکاری‌های خوبی با کشورهای همسو، همسایه و آسیایی داشته باشیم

کاسبی ربوی و ربا خواری/ صدی و سه‌ونیم!

با حقوق پایه چند متر خانه در تهران می‌توان خرید؟

بازاری‌ها فروشنده شدند/ بازگشت دلار به کانال ۶۲ هزار تومان

استعفای ناگهانی فرمانده یگان «اشباح» ارتش رژیم صهیونیستی

صحبت‌های مجدی حسینی؛ انتقاد عوام فریبانه و دیگر هیچ/ خودت چه کار کرده‌ای ؟

ادامه خیزش دانشجویان آمریکایی این بار در تگزاس/ اعتراضات دانشجویان با دخالت نیروهای پلیس به خشونت کشیده شد

کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد

تاثیر امواج تلفن همراه بر سلامت

واکنش تند نتانیاهو به اعتراضات ضد اسرائیلی دانشجویان در آمریکا

دلزدگی جنسی یا کسالت جنسی چیست؟

جا زدن پل‌های شناور به جای سامانه پدافندی/ احمق و احمق‌تر! / دروغ شاخدار به روایت تصویر

قانون مالیات بر عایدی سرمایه تغییرات گسترده ای داشته و صرفا اصلاح ایرادات شورای نگهبان نبوده/ این قانون برای کسانی است که می‌خواهند قدرت خریدشان را حفظ کنند

قابل توجه صیانتیون و حامیان محدودکردن پلتفرم های خارجی/ حمله و توهین به دفتر رهبر انقلاب، توسط تندروها در ایتا

علائم جسمانی انواع اضطراب‌/ اضطراب اجتماعی چیست؟

آمار شهدای غزه از ۳۴ هزار تن گذشت

شماره گذاری خودرو مشمول پرداخت عوارض شد

موزه تاریخ کانون پرورش فکری کودکان ثبت ملی شد

دستور جمع‌آوری یک مکمل تقویتی رشد مو از سطح بازار

موضع جدید عربستان در رابطه با جنگ اسرائیل و غزه

دارندگان کارت سوخت حتما بخوانند/ خبر جدید رسانه دولت درباره سهمیه بنزین خودروها

واریز ۹۱۰ میلیارد تومان سود به حساب ۶۰ هزار سهامدار

چرایی واکنش ها به توئیت عضو دفتر رهبرانقلاب / تلاش عده ای برای کاستن اعتبار خبری دفتر رهبر انقلاب با تئوری «فقط پشت بلندگو»؟!

نگاهی دیگر به «گناه فرشته»/ قد بکش از پشت «نقاب»

آخرین قیمت طلا امروز جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰

توضیحات کاظم صدیقی درخصوص غفلت صورت گرفته در تاسیس موسسه‌ای در ماجرای ازگل/ از خدا استغفار و از مردم عذرخواهی می‌کنم/ توقع دارم به تخلف احتمالی آشنا و غیرآشنا رسیدگی شود

زمانی برای تسویه حساب های قدیمی با اردن

گفتگوی دو وزیر سابق در خصوص صداوسیما

مالکان استقلال و پرسپولیس مشخص شدند

توضیح وزیر ارتباطات درباره شرایط افزایش سرعت اینترنت

عربستان خواستار تصویب قطعنامه ای علیه اسرائیل در شورای امنیت شد

شکایت تریدرهای رمزارز از اپل؛ قاضی پرونده را رد کرد

وقتی مزخرفات کارشناس اسرائیلی درباره ایران و ربع پهلوی تحلیلگر آمریکایی را به قهقهه و واکنش واداشت!

چرایی افزایش تعرفه اینترنت و مهم ترین تعهد اپراتورهای ارتباطی

عاملان حمله تروریستی چابهار از افسران سرویس های آمریکایی و اسرائیلی ها جدا نیستند/ کشوری که تروریست‌ها از خاک آن حمله را آعاز کردند باید پاسخگو باشد

واکنش صدر اعظم آلمان بر پاسخ احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران

واکنش وزیر ارتباطات به محدودیت‌های جدید اینترنت

دلیل علمی تغییر ناگهانی احساسمان به یک فرد در ابتدای رابطه؛ از جذابیت اولیه تا انزجار

راهکار تقویت ذهن کودکان؛ والدین چه نقشی دارند؟

نقد و سیاست