در نبود شوهرم با پسری جوان دوست شدم و با او...

در خانه تنها بودم و برای اینکه حوصله ام سر نرود دایما بیرون بودم یا بازار یا خانه دوست و فامیل ، چند بار در مسیر رفت و آمدم سوار خودرویی شدم که راننده اش پسر جوانی بود و چند باری هم سر صحبت با من را باز کرد.

بعد رفته رفته مسائل مشترک برای صحبتمان زیاد شد و کار به قرار و رفتن به گردش و کافی شاپ کشید.

این ماجرارا تنها به یکی از دوستانم گفته بودم و او دائما مرا از ادامه این کار منع می کرد و می گفت مطمئن باش او از دوستی با تو قصد دیگری دارد ولی من زیر بار نمی رفتم و در مقابل می گفتم الان 6 ماه از دوستی ما می گذرد اگر چیزی بود تا الان بیان می کرد،تا اینکه چند هفته پیش عمل نامتعارفی انجام داد و از من درخواست رابطه کرد. عصبانی شدم و از ماشین پیاده شدم. از آن روز تا همین الان که آمدم مرکز مشاوره برایم مزاحمت ایجاد می کند.

هر جا می روم دنبالم است و چون می داند همسرم در خانه نیست دائما سر کوچه مان ایستاده تا من بیرون بیایم. تلفنی مرا تهدید می کند که اگربا او رابطه برقرار نکنم همه چیز را به همسرم خواهد گفت. خدایا عجب غلطی کردم. زندگی ام می پاشد و من باید...

نظریه روانشناس

از جمله عواملی که باعث استحکام در ازدواج و زندگی مشترک محبت بین زوج ها میباشد. جنس و نوع محبتی که بین زن و شوهر به وجود می آید و پس از آن برقرار میشود، با تمام دوستی ها و محبت هایی که آن دو تا کنون داشته اند و تجربه کرده اند متفاوت است.

زمانی که یکی یا هر دو زوج از همسرش کم توجهی و کم محبتی ببیند، به این معنا خواهد بود که یک یا برخی فاکتورهای لازم را نادیده گرفته است. این اتفاق میتواند خواسته یا ناخواسته رخ دهد که در خصوص این مراجع فاصله و سردی روابط بین زوجین ناخواسته رخ داده و مراجع برای پر کردن جای خالی محبت از سوی همسر، با پناه بردن به جنس مخالف که هیچ نسبتی با وی ندارد نه تنها ویرانگری شخصیتش را رغم میزند بلکه اعتماد بین زوجین نیز از دست رفته و بیشتر اوقات به طلاق و خاتمه زندگی مشترک می گردد.