به گزارش روزپلاس؛ ساعت 8 صبح روز 30 دی ماه سال 95 خبر آمد که پلاسکو آتش گرفته است. شاید هیچ کسی جز آتش نشانان باور نداشتند که این شعله ها، در حال شکل دادن یک فاجعه هستند.
سه ساعت بعد، یعنی چند دقیقه مانده به ظهر، خبرنگار صدا و سیما ،حاضر در صحنه حادثه ، در قاب تلویزیون قرار گرفت تا آخرین خبر از وضعیت پلاسکو را بگوید.
بعد از فرو ریختن پلاسکو، خبرهای واقعی و حاشیه ها در هم آمیخته شد. خبر زنده بودن آتش نشانان در زیر خروارها آوار ، خبر جانباختگان عکاسان خبری که داخل ساختمان بودند... خبرهایی که همه نادرست بودند و غیر واقعی بودن بعضی از آنها مثل نشانه ای از زنده بودن آتش نشانان در زیر آوار ناخوشایند و خبر زنده بودن عکاسانی که گفته می شد جان باختند خوشنود کننده بود.
اگر او نبود الان من نبودم
یکی از عکاسانی که تا ساعت ها بعد از فرو ریختن پلاسکو ، گفته می شد که جانباخته است مرضیه سلیمانی عکاس خبرگزاری ایرنا بود. عکاسی که این روزها، در سومین سالگرد این آتش سوزی می گوید:" ده دقیقه قبل از فرو ریختن ساختمان، یکی از آتش نشان ها، کتفم را گرفت، مرا کشان، کشان از طبقه هفتم تا بیرون ساختمان برد و دوباره برای کمک به داخل پلاسکو برگشت. اگر او نبود الان من نبودم .آتش نشانی که هر چه گشتم بعد از ریزش پلاسکو او را نیافتم ..."
مرضیه سلیمانی، در گفتگو با خبرنگار رکنا در روز حادثه ، آنچه داخل ساختمان پلاسکو قبل از ریزش دید و ثبت کرد ، لحظات بعد از ریزش و گم شده ای که هنوز بعد از سه سال نیافته است چنین گفت : ساعت 8 صبح بود ، همراه همسرم در کافه ای نشسته بودیم ، صبحانه می خوردیم که در گروه های خبری متوجه شدم پلاسکو آتش گرفته است. به سرعت خودم را به دفتر خبرگزاری رساندم، دوربینم را برداشتم. حوالی ساعت 9 و 30 دقیقه بود که به پلاسکو رسیدم. خیابان از چهارراه قبل از پلاسکو بسته شده بود و من با حجم زیادی دود و آدم های پریشان روبرو شدم.
با یکی از کسبه، از کوچه های فرعی و درب پشتی وارد پلاسکو شدم. می دانستم درب ورودی بسته است. در پشتی باز بود و کسبه داخل می رفتند. گفتم: «اجازه ورود می دهند؟» آقایی گفت: ما می رویم شما هم بیا. کسبه ایستاده بودند و نگاه می کردند. منم وارد شدم.
اول از کسبه عکاسی کردم . به دلیل اینکه شیشه های پلاسکو پرتاب می شد نگهبانی در آن را بسته بود. با کلی خواهش لای در پشت بام را باز کرد و چند فریم عکس گرفتم. دوباره از پله ها پایین آمدم. صدای خرده شیشه ها می آمد و آدم هایی را دیدم که هنوز باور نداشتند فاجعه ای در راه است و فقط نگاه می کردند یا در مغازه هایشان وسیله جمع می کردند. یک آتش نشان دیدم که در جهت مخالف از پله ها بالا می رفت. متوجه شدم این پله ها به پلاسکو راه دارد. دنبال آتش نشان ها رفتم و به پلاسکو رسیدم. تاریکی مطلق در پلاسکو حاکم بود. نور موبایلم را روشن کردم تا جلوی پایم را ببینم. آتش نشان ها دائم می گفتند: «خانم اینجا تاریک و خیس است. شیلنگ هست و پایت گیر می کند!» آنجا پر بود از آب و بسته های لباس.
آخرین خنده هایشان را ثبت کردم
من می گفتم: « خط های شب رنگ لباس شما را دنبال می کنم.» اینگونه بود که دنبالشان تا طبقه پنجم رفتم. در آنجا مغازه دارها داشتند مغازه ها را از آب یا گاوصندوق هایشان را از پول و اسناد خالی می کردند. یکسری هم لباس هایشان را جا به جا می کردند که خیس نشود. تعدادی آتش نشان هم نشسته بودند و استراحت می کردند. سراغ آتش نشان ها رفتم و از آنها عکس گرفتم. عکسی که الان حس خوشایندی برایم ندارد. چون نفر اول آن عکس که به دوربین لبخند می زند جزو شهدای آتش نشان است، شهید آقایی...
به من گفت: «از ما عکس نگیر! ما منتظر کپسول آتش نشانی هستیم.»
گفتم: «من از انتظارتان عکس می گیرم.»
گفت: «مردم فکر می کنند ما اینجا بیکار نشسته ایم!»
گفتم: «لباس هایتان کثیف است و خستگی صورتتان جایی برای این تصور مردم نمی گذارد .همه آنها می خندیدند و من آخرین خنده هایشان را ثبت کردم !."
چند روز این عکس در فضای مجازی می چرخید چون بسیاری فکر می کردم آنها همان آدم هایی هستند که شایعه شده بود از داخل ساختمان پیام داده اند. بعد از آواربرداری و تشخیص هویت ها انجام شد، به من گفتند شهید آقایی جزو یکی از آن شهدا بوده است.
fST1rMgEaa3Z
او افزود: دنبال بقیه آتش نشان ها تا طبقه هفتم رفتم. داشتم عکس می گرفتم که ناگهان صدای انفجار بلند شد! برای اولین بار ترسیدم. اینقدر ترسیدم که نمی توانستم حرکت کنم. یکسری آدم را می دیدم که جلوی من می دویدند. صدای انفجار گوش هایم را فرا گرفته بود ، فقط صدای سوت در گوشم می شنیدم.
مرا می کشید و من ثانیه به ثانیه عکس می گرفتم
همان زمان بود که یکی از آتش نشان ها مرا از کتف گرفت و شروع به کشیدن کرد. کل طبقات مرا می کشید و من دستم روی دکمه شاتر قفل شده بود و ثانیه به ثانیه آن لحظات را عکس گرفتم ؛ او مرا می کشید و من عکس می گرفتم . او مرا می کشید و من خود را به کمک او سپرده بودم ؛ کمک آتشنشانی که کلاه و نقاب داشت و نتوانستم او را ببینم ولی مرا از مرگ نجات داد. بعد از فرو ریختن پلاسکو کل روز را به دنبال نشانه ای از او بودم ولی پیدایش نکردم، نگران بودم که زنده نباشد.
وقتی مرا از ساختمان بیرون کشید و دوباره به داخل پلاسکو برگشت چند مرد در کوچه پشتی بودند ،مرا به ساختمان پشتی بردند و آب قند برایم درست کردند. تمام این لحظات ، همچنان دستم روی دکمه شاتر بود و عکس می گرفتم. همان زمان شنیدم که یک نفر پیاپی فریاد می کشید: «پلاسکو ریخت! پلاسکو ریخت!»
معجزه نجات پیش از حادثه
سلیمانی تاکید کرد: تا آخرین روز آوار برداری هر روز آنجا بودم. هر روز از صبح ساعت 8 می رفتم تا ساعت 2-3 شب ، شاید بیشتر دنبال یک نشانه بودم، نشانه از آتش نشانی که نجاتم داد و نشانه از آدم هایی که قبل از ریزش ساختمان آنجا دیده بودم. من خیلی آدم در آن ساختمان دیدم.
ساعتی که رفتم داخل ساختمان پلاسکو هیچ وقت فکر نمی کردم ساختمان بریزد. فکر می کردم ساختمان می سوزدولی تصور هم نمی کردم که چنین ویرانی شکل بگیرد.امیدی در کسبه می دیدم که آب را از مغازه هایشان بیرون می ریختند. آدم ها امید داشتند که جنس های مغازه شان خیس نشود. امیدوارم معجزه ای که برای من رخ داد و نجات پیدا کردم تک تک آنها هم با این معجزه روبرو شده باشند .
سلیمانی گفت :آتش نشانان قبل از ریزش ساختمان مدام اعلام می کردند: «اینجا ایمن نیست ساختمان را تخلیه کنید.» ولی کسی فکر نمی کرد ساختمان بریزد.
به من گفتند: «زیر دست و پا می مانی برو بیرون!» نمی دانم اسمش چیست اما من سماجت، حماقت یا جسارت کردم و فقط به فکر عکاسی بودم.
آدم هایی که آنجا بودند و بیرون نمی رفتند ، آرامش عجیبی داشتند. انگار آتش بازی نگاه می کردند. هیچ کس فکر نمی کرد آن ساختمان منفجر شود. مغازه داری چک هایش را از گاو صندوق در می آورد و می گفت: «فقط چک ها را خارج می کنم تا مشکلی پیش نیاید به هر حال امانت مردم است!» آنها فکر نمی کردند که به این ویرانی ختم می شود و باید فرار کنند.
افرادی داخل ساختمان بودند که هیچ هویتی در ایران نداشتند
کارگرهایی آنجا بودند که حتی آنجا زندگی می کردند و شاید در کشور ما هیچ هویتی نداشتند و آماری از آنها وجود ندارد. من یک ایرانی هستم و اگر اتفاقی رخ می داد اسمم همه جا ثبت شده بود اما آدم هایی بودند که هیچ جا اسمشان ثبت نشده است مهاجرانی که غیرقانونی آمده بودند ولی بودند ؛ آنجا بودند و من نمی دانم آیا همه نجات یافتند؟ من بعد از حادثه آنها را ندیدم ،خیلی از مغازه دارها هم اذعان داشتند که خبری از کارگرهایشان ندارند. امیدوارم معجزه ای که برای من رخ داد برای تک تک آن آدم ها (کارگر، مغازه دار، تولید کننده) هم رخ داده باشد.
همه فکر می کردند جانباخته ام
عکاس ایرنا با بیان این که من از گوشی همراهم از داخل پلاسکو عکس فرستاده بودم، گفت: بعد از مدتی شارژ گوشی تمام شده بود ، همه دوستان و همکارانم فکر کردند در پلاسکو گیر کرده ام. .
سلیمانی تاکید کرد :شاید پلاسکو به عنوان یک هویت فرهنگی و شهری اهمیت داشت اما ریزش ساختمان برای من مهم نبود، ریزش ساختمانی برای من مهم بود که آدم های زیادی در آن ساختمان بودند. در شوک اول فقط فکر می کردم در 10 دقیقه که من را بیرون کشیدند چند صد نفر آدم از پلاسکو بیرون آمد؟ چیزی که هنوز هم برایم سوال است! در آن چند دقیقه بعد از خروج من از ساختمان ، چند نفر از پلاسکو بیرون آمد؟ چند نفر از انسان های که در عکس هایم هستند جزو کشته شده یا مفقودی ها هستند.
چند وقت پیش یکی از آتش نشانها با من تماس گرفت و گفت که در طبقات پایین بوده و من عکسش را گرفته ام. گفت: خوشحالم که از من عکس داری!»
گفتم: «من خوشحال تر هستم که یک آدم زنده از آن جمع با من صحبت می کند.» و عکسش را به او دادم.
سلیمانی تاکید می کند: در روزهای آواربرداری پلاسکو فقط می سوخت. تا آخرین روز تکه های آتش از پلاسکو بیرون می آمد. پلاسکو آدم های بسیاری را سوزاند... خانواده ها را سوزاند. هنوز به شهید آقایی فکر می کنم. از کسی عکس گرفتم که چند ساعت بعد نبود.
WiiD0DUl68W4
بدبختی ما عکس گرفتن دارد؟
فردای روز حادثه تعدادی خانم بیرون پلاسکو بودند و من از آنها عکاسی کردم. خانمی با حالت تهاجمی طرف من آمد و فریاد زد: «بدبختی ما عکس گرفتن دارد؟!» شنیدن این حرفها برای من خیلی سخت بود. بعد متوجه شدم خانواده نگهبان پلاسکو بودند. من از آن نگهبان هم عکس داشتم. این دومین نفری بود که با فروریختن پلاسکو بی جان شد و من از او عکس داشتم.
خانواده ها، آدم ها و به خصوص آتش نشان ها حالشان بد بود. روز اول وقتی خودم را به دفتر رساندم ،تک تک همکارانم در رسانه های مختلف حتی آدم هایی که سلام علیک ساده داشتیم پیگیر حال من بودند. اینقدر تماس تلفنی داشتم که نمی توانستم آنها را جواب بدهم. به خاطر انفجار نمی توانستم با کسی حرف بزنم. فقط خودم را به دفتر خبرگزاری رساندم و اعلام کردم که بعد از ظهر دوباره به پلاسکو می روم.
حال آتش نشان ها خیلی بد بود
بعد از ظهر تفاوت رفتار همکارانم جالب بود. خشم و خوشحالی توامان با هم بود. خشم از این که چرا این جسارت را داشتم و داخل پلاسکو رفتم و خوشحالی از زنده بودنم. همکاران خودم را جای آتش نشان ها می گذاشتم. آتش نشانها با هر تکه ای که پیدا می کردند جرقه امیدی در دلشان زنده می شد و فکر می کردند دوست، برادر یا همکارشان پیدا شده اما مثلا با یک تکه کلاه مواجه می شدند. به این فکر می کردم که همکاران من هم قرار بود دنبال من بگردند. چه حال و حسی داشتند؟ از همه بدتر حال آتش نشان ها بود. خیلی حالشان بد بود. آنها با شهدا صبحانه خورده بودند و آمده بودند که یک آتش کوچک را مثل همه آتش های دیگر خاموش کنند، اما همکارانشان دیگر همراهشان نبودند.
دو برادر بودند که یکی زنده مانده و دیگری شهید شده بود! حال آتش نشان ها خوب نبود و به نظر من شاید هیچ وقت حالشان خوب نشود. سخت است همکار یا برادرت در آتش بسوزد و نتوانی کاری انجام دهی! اولین جنازه ای که در آمد و من ثبت کردم سخت ترین لحظه بعد از ریختن پلاسکو بود. موقعی که فریاد «یاحسین» را می گفتند نمی دانم چرا فکر می کردم من می توانستم جای آن جسد باشم. چون دقیقا جنازه ها در راه پله ای پیدا شد که من دقایقی قبل از ریزش ساختمان از آن خارج شدم. مدام می گفتم من می توانستم یکی از این آدم ها باشم!
هنوز خیلی دوست دارم یکی از آتش نشانی بگوید من بودم که نجاتت دادم
عکاس خبرگزاری ایرنا با اشاره به این که دنبال آتش نشانی بودم که مرا نجات داد، گفت: یکی از دلایلی که هر روز به پلاسکو می رفتم این بود که او را پیدا کنم. شبی یکی از آتش نشان ها گفت: «خانم چرا اینقدر به صورت همه ما زل می زنی؟ جریان را برایش تعریف کردم و گفتم من آن آدم را ندیدم چون کلاه نقاب دار آتش نشانی سرش بود ولی من نگاهتان می کنم شاید کسی من را یادش بیاید... کسی یادش می آید که یک دختر عکاسی را از ساختمان بیرون آورده باشد؟ هیچ کس یادش نبود. فکر می کنم از شهدای آتش نشان بود که من و خیلی های دیگر مثل من را نجات داد.هنوز خیلی دوست دارم یکی از آتش نشانی بگوید من بودم که نجاتت دادم. یک فرشته نجات بود. همیشه اسم معجزه را در زندگی ام شنیده بودم اما از آن روز معجزه را با تمام وجود حس کردم.
سلیمانی با بیان این که اتفاق پلاسکو بسیار بد بود امیدوارم هیچ وقت شاهد تکرار این اتفاقات نباشیم اما بخشی از تاریخ این کشور است، افزود: این که به عکاس، تصویربردار یا خبرنگار اجازه فعالیت ندهند هزاران اخبار ضد و نقیض به وجود می آید. از سوی دیگر اهالی رسانه در این حوادث به شدت دچار بحران می شوند.
با مرگ هر انسان عشق، قلب و روح تعداد زیادی می میرد
او با اشاره به این که من دختر جسوری بودم، تاکید کرد: هیچ وقت از تاریکی نمی ترسیدم اما بعد از پلاسکو از تاریکی می ترسم. از این می ترسم که یک جایی تاریک باشد و حس کنم احتمال دارد در آن تاریکی آدم ها را از دست بدهم.
همه ما عکاسان بعد از حوادث دچار بحران می شویم. این که تصویر آدمی را می گیری که چند ساعت بعد نیست. سخت است... آدمی که به دلیل عشق به مردم، جان و جوانی اش را فدا می کند. بعد از چند سال که این اتفاق را مرور می کنم شاید روانتر صحبت کنم اما هر روز با خودم مرورش می کنم و همراهم است. به نوعی مانند یک سیاه چاله ای ته ذهنم مانده است. این که آدم می بیند مردم و جوانان کشورش بدون هیچ جنگی راحت می میرند سخت است. وقتی آنها می میرند، خانواده هایشان هم می میرد. موقعی که به چشم های همسر شهید آقایی نگاه می کردم مرگ یک زندگی را می دیدم. دائم فکر می کنم با مرگ هر انسان عشق، قلب و روح تعداد زیادی می میرد.
سلیمانی با بیان این که شغل ما هم مثل آتش نشان هاست، گفت: اگر عاشق کارم نبودم داخل پلاسکو نمی رفتم. اما فکر می کنم یک هزارم آتش نشانان به کارم عشق ندارم. آنها تا آخرین لحظه ایستادند ولی من از ترس جانم از پلاسکو بیرون آمدم. امیدوارم دیگر چنین اتفاقاتی رخ ندهد.
شاید چیز خوبی نباشد اما من می گویم: «این دی ماه لعنتی!»
عکس/ کفشهای مرموز بایدن
عکس/ لوگوی گوگل برای نوروز ۱۴۰۳
عکس/ رئیسی با عباس قادری خواننده قدیمی دیدار کرد
مردی که ۷۰ سال با یک ریه آهنی زندگی کرد، درگذشت
عکس/ لحظۀ ترکیدن نارنجک دستساز در دست یک جوان
تصویری جدید از سید حسن نصرالله
انتشار تصاویر فوتوشاپی کیت میدلتون/ همسر ولیعهد انگلیس عذرخواهی کرد
تصویر آخرین حضور آیتالله جنتی درمجلس خبرگان
عکس/ حسن روحانی در مجلس خبرگان
عکس/ کاشت نهال توسط رهبر انقلاب در روز درختکاری
عکس/ ملاقات امیر تتلو با مادر و خواهرش در حاشیه اولین جلسه دادگاه
عکس/ سیدحسن خمینی در حسینیۀ جماران رای خود را به صندوق انداخت
آیت الله مدرسی یزدی و طحان نظیف رای خود را به صندوق انداختند/ عکس
عکس/ محمدباقر قالیباف رأی خود را به صندوق انداخت
عکس/ آيتالله احمد جنتی رأی خود را به صندوق انداخت
ویدئو/ دو توصیه مهم حضرت آقا به مردم
عروس با کلاه ارتشی/ گزارش تصویری از ازدواج دانشجویی در دانشگاه افسری
عکس/ فرمانده مهدی برروی دیوارنگاره میدان انقلاب تهران
عکس/ دیدار غمانگیز فردوسیپور و جواد خیابانی/ عادل همکار قدیمی را فراموش نکرد
ببینید/بیانات رهبر انقلاب پس از کاشت نهال در روز درختکاری
عکس/ حضور حاج اسماعیل قاآنی در راهپیمایی ۲۲ بهمن
نمایش سامانه موشکی زمین به زمین «قیام» در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن
عکس / چهره درهم بایدن و هریس پس از حمله به پایگاه آمریکا در اردن
دیوارنگاره جدید میدان انقلاب/ عکس
عکس/ حضور شیخ زکزاکی در حرم حضرت معصومه(س)
عکسی از کارگردانی جواد عزتی در فیلم تمساح خونی
موشکهای سپاه دیشب با هشتگ کاپشن صورتی شلیک شد/ عکس
عکس/ جدیدترین دیوارنگاره میدان فلسطین با عنوان "تابوتهایتان را آماده کنید"
دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) برای حمایت از تیم ملّی ایران/ عکس
عکسی دیده نشده از غلامرضا تختی در کربلا
رونمایی از نامه قدیمی غلامرضا تختی/عکس
پیکر دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی در حمله تروریستی دیروز/ عکس
دیوارنگاره تهدیدآمیز میدان ولیعصر رونمایی شد / عکس
تصویری از دیدار «شهید صالح العاروری» با رئیس جمهور در ۳۰ خرداد ۱۴۰۲
آخرین تصویر ثبت شده از حاج قاسم سلیمانی قبل از شهادت
سردار سلیمانی و مادرش روی دیوارنگاره میدان ولیعصر + عکس
دیدار رئیسی با خانواده سردار شهید سید رضی موسوی
خوش و بش فردوسی پور و تاج در مراسم تشییع ملیکا محمدی/ عکس
عکسی از پدر محمدرضا گلزار در شب عروسی اش!
ایلان ماسک با لباس مخصوص ژاپنیها/ عکس
۳ کیلو پیچ و مهره در شکم یک بیمار اهوازی! +عکس
عکسی خاص از دیدار رئیسی از جزیره آشوراده
با پیگیری سازمان منطقه آزاد انجام شد؛ شرکت "غدیر" پروژههای ناتمام خود در کیش را تمام میکند
فرمانده کل سپاه در مراسم عزاداری ایام فاطمیه/ عکس
تصاویر ۱۱ شهید پاسگاه راسک
تصاویر/ لباسهای مولانا بعد از مرمت در قونیه
پوتین در اتوبان همت تهران!
اولين تصوير از تتلو در خاک ایران پس از بازداشت
عکس کمتر دیده شده از رهبر معظم انقلاب در مترو تهران
زوج هالیوودی در مسجد ابوظبی/ واکنشها به حجاب رزی هانتینگتون
عکس/ بقایای دانشگاه الازهر در غزه بعد از بمباران
دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) برای شهادت حضرت زهرا(ع)
لیلا حاتمی در مراسم چهلم داریوش مهرجویی و همسرش/ عکس
عکس یادگاری نوجوانان باستانیکار با رهبر انقلاب
عکس/ حدیث نصب شده در دیدار امروز ورزشکاران با رهبر انقلاب
عکس/ نوشته حکاکی شده روی انگشتر رهبر انقلاب چه بود؟
عکس/ حضور مخبر در اجتماع حمایت از غزه در میدان انقلاب
عکس/ رونمایی از جدیدترین دیوارنگاره میدان جهاد
عکس/ اهدای انگشتر توسط رهبر انقلاب به شیخ زکزاکی و همسرش
سحر دولتشاهی و رامبد جوان در مراسم تشییع پیکر آتیلا پسیانی/ عکس
اینفوگرافیک/ کمک به رفع خوابآلودگی رانندهها با چند روش ساده
هشدار نوروزی پلیس فتا: WiFi رایگان ترفند مجرمان سايبری است
هشدار سیلاب؛ مردم سعی کنند تا سال تحویل سفر نروند
ورود سامانه بارشی به کشور از امروز/ فروردینِ بارانی آغاز میشود
هفت زوج آقای گلی در فوتبال ایران/ اسدی - مغانلو زوج جدید میشوند؟
اجرای طرح ترافیک پایتخت تا ۲۸ اسفند/ جزییات اجرای طرح در نوروز
چطور اینترنت هدیه دولت را فعال کنیم؟
اینفوگرافیک/ با سرگیجههای بعد از افطار چه کنیم؟
رونمایی کیم از «قدرتمندترین» تانک جهان
اینفوگرافیک/ علت و راهکار رفع بوی بد دهان در روزهداری
افزایش کرایههای اتوبوس، تاکسی و مترو در سال ۱۴۰۳/ دریافت کرایههای جدید از اول اردیبهشت
توصیههای ایمنی وزارت بهداشت در چهارشنبهسوری
اینفوگرافیک/ چهارشنبهسوری؛ چی بود، چی شد
سومی کشتی فرنگی ایران در تورنمنت بلغارستان
نظر ۷ مرجع درباره مسافرتی که روزه را باطل نمیکند
شرایط و ضوابط فعالیت رستورانها در ماه رمضان/ استقرار بازرسان در مراکز پرتردد
اینفوگرافیک/ افسردهترین کشورهای ۲۰۲۴ را بشناسید
زمان دربی ۱۰۳ تغییر نکرد/ استقلال ـ پرسپولیس؛ چهارشنبه در آزادی
رونالدو یک جنگ تمام عیار در عربستان به راه انداخت!
جزئیات تکالیف نوروزی دبستانیها؛ پیک نوروزی حذف شد
پرشکستترین سپاهان تاریخ
اینفوگرافیک/ بهترین مواد مغذی برای سلامت مغز
ویدیو/ تفریحات خاص ظریف و همسرش در کیش
اطلاعیه پلیس به مناسبت ماه مبارک رمضان
سواد رسانهای/ ۱۰ نوع اشتباه و اطلاعات نادرست
بارش برف و وزش باد در ارتفاعات کشور/ از تردد در مسیرهای مستعد وقوع بهمن خودداری کنید
۱۸ اسفند؛ واریز دومین شارژ ۲۲۰ هزار تومانی طرح فجرانه کالابرگ
سواد رسانهای/ پروپاگاندا چیست و چه اهدافی دارد؟
اولین قضاوت یک داور زن در داربی تهران
عکس/ حسن روحانی در مجلس خبرگان
برگزاری داربی چهارشنبه ۲۳ اسفند تنها با ۴۵ هزار تماشاگر
این شما و جولان صبانتیون؛ مبارک آنان که رای ندادند!
سواد رسانهای/ چگونه اخبار جعلی را تشخیص دهیم؟
۳۰ کاندیدای پیشتاز در تهران عضو کدام فهرست انتخاباتی بودند؟
روند بازار ارز تهران بعد از انتخابات ۱۱ اسفند چگونه خواهد بود؟
کلیه مدارس استان تهران روز شنبه تعطیل است
اینفوگرافیک/ نکات مهم بیانات رهبر انقلاب درباره انتخابات
با چه مدارک شناسایی میتوانیم رأی دهیم؟
پرداخت بیمه بیکاری مشروط شد
اعلام رسمی محرومیت سنگین پوگبا از فوتبال
قیمت سکه افزایشی شد
رای نهایی درباره حرکت جنجالی رونالدو اعلام شد
پخش سری جدید «پایتخت» به نوروز میرسد؟
پسر احمدرضا عابدزاده جواب بیرانوند را داد
اینفوگرافیک/ دلایل خوابرفتن دستوپاها چیست و چه باید کرد؟
انفجار عامل تروریستی حین انجام عملیات بمب گذاری در سیستان و بلوچستان/ دومین تروریست متواری گشت
شوک 700 میلیون یورویی منچستر به رئال در جذب امباپه!
بهای پایه طرح ترافیک ۷۵ هزار تومان میشود/عوارض ۳۵ درصدی برای مجوز احداث و نصب آنتنها و دکلها
حادثه تلخ سوختگی برای دختر دوچرخهسوار ایران
بارش برف و باران در نقاط مختلف کشور
زمان دقیق واریز عیدی کارمندان، کارگران و بازنشستگان ۱۴۰۳ اعلام شد
دستور ویژه اژهای به قضات: با سرعت به موضوع تخلفات انتخاباتی ورود کنید
برای باز شدن پنجره؛ نام پرسپولیس در بین «ممنوعها»/ خطری سرخها را تهدید نمیکند
۷ بازیکن نکونام در آستانه از دست دادن بازی با استقلال و دربی!
مشکل حادی تاکنون در حوزه انتخابات و فعالیت کاندیداها نبوده است/ تاکنون جرم انتخاباتی نداشتهایم
شکایت باشگاه الشباب از رونالدو به خاطر حرکت غیر اخلاقی
ورود سامانه بارشی جدید به کشور طی فردا
این نشانه ها می گوید شما فردی عاقل هستید ولی کسی متوجه آن نیست
آغاز فروش ارز به متقاضیان سفرهای هوایی/ نحوه دریافت ۱۰۰۰ یورو
برزیل قهرمان جهان شد/ ایران با پیروزی قاطع مقابل بلاروس سوم شد