مریم مايلي زرين در كافه هنر روزپلاس / عشق کسی را شاعر نمیکند

"شعر" باید در خدمت سعادت و رهایی انسان باشد نه فرد
کد خبر: ۱۲۸۹۵
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:۰۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۶ - 25 October 2016
به گزارش روز پلاس، این روزها به واسطه روابط غیر اصولی و همچنین نگاه تجاری در صنعت نشر خاصه در حوزه شعر و ادبیات به کتاب و در کل کالای فرهنگی، ناگزیر بسیاری از نویسندگان و شعرای جوان و با استعداد چنان که باید نمی توانند در جامعه ظهور و بروز داشته باشند و تاثیر قابل توجهی در این وادی بگذارند، به همین بهانه و برای ریشه یابی این معضل گفتگویی داشتیم با شاعر جوان مریم مایلی زرین که اخیرا اولین کتاب شعرش با عنوان "پارادایم" توسط نشر نیماژ منتشر شده است:

در ابتدا برایمان بگویید که متولد چه سالی هستید و شعر در زندگی شما از چه زمانی و چطور آغاز شد؟
متولد اول فروردین 61 هستم، شاعر شدن و شعر نوشتن چیزی نیست که فکر کردنی باشد، شدنی است، همراه با زاده شدن شاعر زاده می شود و در روند زندگی با او رشد می کند. مادرم می گوید که قبل از دوران مدرسه، یعنی زمانی که چهارپنچ ساله بودم شعرهایی من درآوردی با وزن و قافیه های هم آوا هنگام بازی و بی هوا می گفتم.

درباره ی عشق چطور؟ اینکه می گویند عشق بعضی ها را شاعر می کند درباره ی شما هم صدق می کند؟
نه به هیچ وجه، شاعر بودن ممکن هست آدم ها را عاشق بکند اما برعکس آن درباره ی آدم های عمیق فکر نمی کنم صدق کند. منظورم این است که زمانی که به حس درون خود جدی تر و مصمم تر رجوع کنی و به آن بها بدهی، سطحی نویسی و سطحی نگری نخواهی داشت. شاعر عاشق هست ولی من فکر می کنم که این عشق در اثر شاعر بودن نسبت به همه چیز اتفاق می افتد، نسبت به جهان اطراف، آدم ها، زمین ، آسمان و همه ی چیزهایی که باهاشون در ارتباط و در تماس هستی و عشق زمینی هم یک قسمت بسیار کوچک این جریان است.

مریم مايلي زرين در كافه هنر روزپلاس / عشق کسی را شاعر نمیکند


به نظر شما شاعران افرادی احساساتی هستند؟ شاعری منطقی هم داریم؟ در کل ویژگی های خلقی شاعران را چطور می بینید؟

خب این تصور اشتباهی است که یک شاعر مطلقا فردی احساساتی است. شاعر بودن یا شاعر شدن چیزی هست که اتفاق میفتد، مثل مرگ یا زندگی. شاعر هم مثل یک انسان است منطقی، احساساتی، مهربان، نامهربان. منتهی تنها فرقی که با بقیه دارد نگاه متفاوت و شاعرانه ش به جهان است وگرنه هر انسان حقیقی به زندگی و دیگران عشق می ورزد.

در این باره که می گوید شعر نون و آب نمی شود، چطور فکر می کنید؟

مشکل این هست که آدمها شعر رو یک کار حرفه ای با مطالعه و پشتکار زیاد نمیدانند و فکر میکنند نوعی تفنن و سرگرمی ست، فکر می کنم این تصور اشتباه است، من می گویم شعر نان نمی شود اما آب می شود. چون در واقع منبع درآمدی برای شاعر حساب نمی شود ولی آب می شود چون احساسات بعد از زاده شدن یک شعر خیلی آرام و قابل تحمل می شوند و از عطش درونی شاعر پس از خلق اثر کاسته می شود.

چند کتاب از شما منتشر شده است، با چه ناشری کار کرده اید و چه شد که تصمیم به چاپ کتاب گرفتید؟

من یک مجموعه شعر به چاپ رسانده ام با نشر نیماژ به نام "پارادایم" و ترجیح دادم در چاپ مجموعه شعرم تاخیر داشته باشم، لزومی نمی دیدم تا به یک زبان و یک تفکر نسبی در شعر نرسیدم مجموعه ای آماده کنم. اما معمولا از من شعرهای در کارهای مجموعه ای به چاپ رسیده. پارادایم امسال به چاپ رسید و برای نمایشگاه کتاب آماده بود. برای دفتر اول هم فکر می کنم خداراشکر استقبال خوبی شد.

در مورد شرایط چاپ کتاب، اوضاع نشر، قوانینی که باید طی کرد تا کتاب به چاپ برسد و هزینه هایش برایمان بگویید؟

معمولا نشرهایی که شاعران را میشناسند خودشان تماس میگیرند و درخواست کتاب میکنند، برخی اوقات هم خود مولف ها مراجعه می کنند، در مورد خرج کردن هم همینطور یعنی شاعرهایی که مجموعه اولی و ناشناخته هستند غالبا باید هزینه ی نشر کتاب رو پرداخت کنند تا ناشر متضرر نشود، نشر نیماژ از مولف هایش هزینه ای دریافت نمی کند چون معمولا شناخته شده هستند که نشر خوب و درجه یکی هست و من بعنوان یکی از مولف هایش از چاپ و پخش کتابم راضی ام.
برخي معتقدند مردم ديگر كتاب نمي‌خرند و ترجيح مي‌دهند در شبكه هاي اجتماعي دنبال مطالب

مورد علاقه شان بگردند، نظر شما در این باره چیست؟

بله متاسفانه، فروش کتاب خیلی کم شده است و مردم دیگر آنقدر که باید کتاب نمی خرند.
آیا می شود به شاعری به عنوان شغل نگاه کرد و آن را حداقل شغل دوم به حساب آورد؟ آیا شاعران در انجمن های ادبی کسب درآمد می کنند؟
در برخی موارد که نویسنده و شاعر بسیار نام آشنا باشد البته اما غالبا خیر نمی شود شاعری را به عنوان شغل و راهی برای امرار معاش دانست. من تابه حال نشنیدم که شاعران از انجمن های ادبی پولی دریافت کنند مگرنه اینکه جلسه ی نقدی بگذارند و بعنوان استاد حق الزحمه دریافت کنند.
به عنوان یک خانم شاعر جواب بدهید که به نظر شما فضاي هنر مخصوصا ادبيات و شعر براي خانمها همان فضايي را دارد كه در اختيار اقايان است؟

نه به هیچ وجه، معمولا تریبون ها و موقعیت ها را آقایون در اختیار دارند، نمی‌خواهم نام ببرم که موجب کدورت کسی شود، ولی شما کمتر جلسه ای را پیدا میکنید که آن را دبیر خانمی در دست داشته باشد. نه اینکه جامعه مرد را ترجیح بدهد، بحث زور و قدرت هم نیست ، کلا جامعه ی ما و فضاهای اجرایی اینطور هست و از اینکه به خانوم ها اعتماد نمی کنند بسیار متاسفم.

ازدواج کرده اید؟ زندگی با یک خانم شاعر چگونه است؟ کارهای روزمره مثل آشپزی هم می کنید؟

بله ازدواج کرده ام. فکر می کنم که زندگی با یک شاعر سخت باشد به خاطر اینکه شعر و مطالعه در پیرامون شعر و ادبیات وقت زیادی را می طلبد که ناگزیر از فرصت آشپزی و خانه داری و غیره کم می شود. بله، آشپزی هم می کنم و آشپزی ام متوسط است.

کتاب در دست انتشار چه دارید؟ فضاي فعلي شعر را چگونه مي‌بينيد و به نظر شما چه اقداماتی لازم هست تا فضای شعر و ادبیات پویاتر شود؟

کتاب دومم هنوز کاملا آماده نیست بنابراین نمی توانم در موردش صحبت خاصی داشته باشم. خب فضای فعلی شعر هم بحث بزرگی است. ولی در کل نظر من نوشتن از احساسات و فضاهایی ست که به زندگی امروز و روزمره نزدیک ترند، چون شعر بیان یک احساس منفرد نیست و باید هر شاعری با چشم انداز و دید وسیع تری به دنیا نگاه کند تا بتواند دست به خلق اثر در یک قلمرو خاص تر و متفکرانه ای بزند. به هر روی شعر بایستی در خدمت رهایی انسان باشد نه رهایی فرد. در مورد پویاتر کردن فضای شعر و ادبیات باید بگویم که سوال خیلی کلی است و پاسخی وسیعی را در بر می گیرد. ولی مسائلی که بنظرم می رسند : یکی چاپ بی رویه ی کتاب هست، یعنی کتابهایی که بیشتر اوقات خود مولف ها هزینه ی چاپش را متقبل می شوند. دوم اینکه من فکر می کنم شاعرانی که در شهرستان ها شعر می گویند و بسیار خوب هم هستند متاسفانه آنطور که باید شعرهایشان دیده و خوانده نمی شود. دیگر اینکه بنظر من شاعران زن هنوز نتوانسته اند آنطور که باید و شاید در این عرصه حاضر باشند و جای خالی ادبیات زنانه واقعا دیده می شود. من فقط به عنوان یک مولف و شاعر انتظار دارم مردم استقبال بیشتری از کتاب و کتابخوانی داشته باشند و امیدوارم این فرهنگ خوب در جامعه ی ما جابیفتد.

در پایان چند شعر از آثارتان را برای مخاطبانمان هدیه کنید.
 
دیگر به هیچ چیز دلم خوش نیست
دیوانه از شکست نمی ترسد
یک زن که دور ریخت شبی خود را
امروز از آنچه هست، نمی ترسد
 
یک زن شبیه یک چمدان پر
یک زن شبیه یک کمد خالی
یک حال گریه آور بی پایان
بعد از عبور کوچک خوشحالی
 
یک زن که مثل پیرهنش هر شب
از بند پاره ی دلش آویزان
یک روح سرشکسته ی آشفته
دنبال یک جنازه ی سرگردان
 
تو فکر کن که پیرهنی باشی
دلتنگ و بی قرار تنی باشی
اما تو را مچاله کند دستی
تا دستمال بغض زنی باشی
 
اصلا چه بود زندگی ام بی تو
یک مشت بغض واشده در دستم
لعنت به من که بی تو چرا بودم
لعنت به من که بی  تو چرا هستم؟
 
اصلا چه بود زندگی ام بی تو
یک تخت گریه در تب و در هذیان
بالشت خیس گمشده در آغوش
یک مرگ سرکشیده لب فنجان
 
من مرده ام، تصورم از بودنم
موهای توی خاک پریشان است
مرگم نفس کشیدن مشکوکی
یا چیز مختصرتری از آن است
 
یک زن که مرده است نمی فهمد
دیگر زبان تلخ نگاهت را
وقتش رسیده است که بگذاری
بالاتر از همیشه کلاهت را
 
 
صورتم را کجا گذاشته ام؟
من که غمگینی ام همیشه تر است
نیمی از زندگیم را کشتم
نیمی از زندگیم در خطر است!
 
دستهایم کجای تن کشی اند؟
من که پیچیده شانه هام به تیغ
دست روی دلم گذاشته ای
دست بردار از این دهان عمیق
 
با دهانم کجا شکنجه شدم؟
در گلویم پریده زخم زبان
از تو دیوانه ریخته ست به من
از تو چرخیده ام دهان به دهان
 
حرف را در دهان من بگذار
که غمت را گذاشت سر به سرم
عوضم کن دوباره رنگ به رنگ
تا من از رنگ صورتم بپرم
 
بی تو رگهام خشکشان زده است
بدنم حدس می زند خون را!
کسی از من که می رود از من
می زند از رگم شبیخون را
 
من کجای دلم گذاشته ام
حسرتی را که از تو داشته است
هیچ دیوانه ای نمی داند
زندگی را کجا گذاشته است!!!
سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۵
2
2
مريم خانم واقعا زيبا هستند
ناشناس
|
Italy
|
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۵
0
0
واقعا این مطالب تا کی باید روی این صفحه باشند/؟!!
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

ویدیو دلخراش از حمله تروریستی به مسکو/ بیش از 100 کشته تاکنون/ احتمال گروگان گرفته شدن صدها نفر در تالار کنسرت/ روسیه خواستار توضیح آمریکا درباره حمله تروریستی شد 

بانک مرکزی برنامه کنترل نقدینگی را پیش می برد/ رشد نقدینگی ۱۸ درصد کاهش یافت

امشب ساعت را به وقت زمین کوک کنید

حضور باقری در سفارت روسیه در تهران

 انتشار همزمان چند ویدیو هنجارشکن در فضای مجازی/ عادی سازی و ترویج فساد/ با اقدام به موقع فراجا صفحات مسدود شد

رئیس‌جمهور سال نو را به مراجع تقلید تبریک گفت

اتصال ۲۰ کشور جهان به سوئیفت روسی/ كاهش اثرگذاري تحريم هاي بانكي درصورت اتصال شبكه بانكي ايران و روسيه

هنیه: مقاومت مردم غزه، افسانه‌ای است/ اشغالگران با انزوای بی‌سابقه‌ای مواجه شده‌اند

ماجرای اختلاف خانوادگی خانم یکتا ناصر/ قوه قضائیه پیگیری کرد

چرا روسیه مسؤلیت داعش در حمله تروریستی مسکو را نمی پذیرد؟!

«گناه فرشته» روایت تقابل دو جهان‌بینی/ وقتی فرشته در محاکات و مخمصه افتاد

جشنواره گل نوروزی یوزها برابر ترکمنستان/ پایان دور رفت با صدرنشینی ایران

واکنش منوچهر هادی به اتهام بچه دزدی؛ اعاده حیثیت می‌کنم

«فرامرز اصلانی» خواننده و آهنگساز در ۶۹ سالگی درگذشت

آخرین نتایج دوازدهمین دوره انتخابات مجلس به تفکیک استان‌ها/ کدام کاندیداها به مجلس راه یافتند

۳ میلیون و ۹۰۰ هزار زائر نیمه شعبان در مسجد مقدس جمکران حضور یافتند

نتایج نهایی انتخابات مجلس در تهران/ دو مرحله ای شدن انتخابات تهران قطعی شد /۱۴ نفری که از تهران مستقیم به مجلس راه یافتند/ چه کسانی به دور دوم رفتند؟

پسر احمدرضا عابدزاده جواب بیرانوند را داد

نتایج انتخابات ۱۴۰۲ خبرگان رهبری در سراسر کشور/ آرای خبرگان تهران اعلام شد+ جدول

ویدیو دلخراش از حمله تروریستی به مسکو/ بیش از 100 کشته تاکنون/ احتمال گروگان گرفته شدن صدها نفر در تالار کنسرت/ روسیه خواستار توضیح آمریکا درباره حمله تروریستی شد 

انتخاب نکردن و آسیب‌هایش/ چگونه انتخاب صحیح داشته باشیم

2 بانک غیردولتی مشتری جدید استقلال و پرسپولیس

واگذاری پتروشیمی شازند توسط بانک ملی،یک اقدام بی نظیر و به نفع مردم است/ این اقدام می‌تواند الگویی مناسبی برای شبکه بانکی کشور جهت اجرای منویات رهبری باشد

بزرگ‌ترین پایگاه فضایی غرب آسیا در حال ساخت است/ صنعت فضاییِ کشور در مسیر توسعه پرشتاب پیش می‌رود

بی رقیب شدن ترامپ در میان جمهوری خواهان/ نیکی هیلی از رقابت در انتخابات انصراف داد

بانک مرکزی عراق فعالیت مجدد بانک ملی ایران را ابلاغ کرد

بدعت لغو کنسرت ها/ کنسرت علیرضا قربانی دوباره در اصفهان لغو شد

عملیات ضد صهیونیستی در جنوب نابلس